خيلي مهم است كه به طريقي فرزندانمان را تربيت كنيم كه با دادن انگيزه دروني، بالا بردن اعتمادبهنفسشان و ايجاد حس دوست داشتن در آنها، مسووليتپذيري را به آنها آموزش دهيم. اگر فرزندانمان به اين طريق تربيت شوند، به هيچوجه براي ايجاد حس قدرت و تعلق در خودشان، به جاهايي كه نبايد نميروند و با كساني كه نبايد، نشست و برخاست نميكنند..
اين 10 راهحل پيشنهادي ميتواند تا حد زيادي فرزندتان را كنترل كرده و در ضمن رابطه عاطفي خوبي با او برقرار كنيد.
زماني را خالص و كامل
به فرزندتان اختصاص دهيد
اعتمادبهنفس فرزند شما شديدا تحتتاثير كيفيت زماني است كه با او ميگذرانيد نه مقدار آن زمان. با زندگيهاي پرمشغله امروز نميتوانيم صددرصد تمركز و توجهمان را به فرزندمان اختصاص دهيم. خيلي وقتها وقتي فرزندمان سعي ميكند با ما ارتباط برقرار كند، وانمود ميكنيم به حرفهايشان گوش ميكنيم. اگر نتوانيم در طول روز زماني را خالص و كامل با فرزندمان بگذرانيم، مطمئنا شروع به بدرفتاري ميكند. توجه منفي در ذهن بچهها خيلي بهتر از بيتوجهي است.
همچنين خيلي مهم است كه احساسات فرزندانتان درست يا غلط نيستند. مثلا وقتي دخترتان به شما ميگويد كه، «مامان تو با من وقت نميگذراني» در حالي كه تازه با او بازي كردهايد، بدانيد كه او فقط احساسش را با شما در ميان گذاشته است. پس بهتر است كه در اين اوقات براي احساسات فرزندتان ارزش قائل شويد و به او پاسخ مثبت دهيد.
حرف نزنيد عمل كنيد
آمار نشان ميدهد در روز بيشتر از دو هزار خواسته از فرزندانمان داريم. پس عجيب نيست كه بيشتر بچههايمان ديگر صداي پدر و مادرشان را نميشوند. به جاي غرزدن و فرياد كشيدن سر بچهها، از خودتان بپرسيد، «چه كار بايد بكنم؟» مثلا، اگر سر پسرتان غر زدهايد كه چرا وقتي جورابهاي كثيفش را درميآورد آنها را توي هم گلوله نميكند تا بفهميد كدامها كثيف هستند، از اين به بعد فقط جورابهايي كه در هم گلوله شدهاند را بشوييد. دو صدگفته چون نيمكردار نيست!
با روشهاي درست اجازه بدهيد فرزندتان احساس قدرت كند
اگر شما اين كار را نكنيد خودشان راههاي نادرستي براي احساس قدرت كردن پيدا ميكنند. راههايي كه ميتوانيد از طريق آن باعث شويد احساس ارزشمند بودن و قدرت داشتن كنند اين است كه به آنها اجازه انتخاب بدهيد، اجازه بدهيد در حساب كتابهايتان كمكتان كنند، در پختن غذا كمكتان كنند يا در خريد كردن. يك بچه دوساله ميتواند ظرفهاي پلاستيكي يا سبزيجات را بشويد. بيشتر وقتها ما كارهاي بچهها را انجام ميدهيم در حالي كه خودشان خيلي خوب از پس آن برميآيند.
از عواقب طبيعي استفاده كنيد
از خودتان بپرسيد اگر در اين اتفاق دخالت نميكرديد چه ميشد؟ وقتي بيخود در كاري دخالت ميكنيم، شانس درس گرفتن از عواقب كارشان را از بچهها ميگيريم. وقتي اجازه بدهيم كه عواقب كارشان بهطور طبيعي اتفاق بيفتد، رابطهمان با فرزندمان هم به خاطر غرزدنها و سرزنشها خراب نميشود. بايد اجازه بدهيم بچهها خودشان راهحلي براي مشكلشان پيدا كنند.
از عواقب منطقي استفاده كنيد
خيلي وقتها اتفاقي كه ممكن است در پس يك رفتار به وجود آيد به آينده دور مربوط ميشود. در اينگونه موارد، نتايج و عواقب منطقي يك عمل بسيار موثر هستند. براي تاثيرگذاري، آن نتيجه بايد كاملا به آن رفتار مربوط باشد. مثلا اگر فرزندتان فراموش ميكند ويدئويي كه كرايه كرده بود را برگرداند و شما او را يك هفته تنبيه ميكنيد، اين فقط در او ايجاد خشم ميكند. اما اگر خودتان ويدئو را برايش برگردانيد و كرايه آن را از پول تو جيبياش كم كنيد آن وقت با نتيجه منطقي كارش مواجه ميشود.
از دعوا و مشاجره دوري كنيد
اگر فرزندتان روي اعصابتان راه ميرود يا بيادبانه با شما حرف ميزند به هيچوجه عصباني نشويد و از كوره در نرويد. فقط كافي است كه اتاق را ترك كنيد يا تهديدش كنيد كه اگر يكبار ديگر كارش را تكرار كند، اتاق را ترك ميكنيد.
فعل را از فاعل جدا كنيد
هيچوقت به فرزندتان نگوييد كه بد است. اينكار اعتمادبهنفس او را خدشهدار ميكند. به فرزندتان كمك كنيد تشخيص دهد كه اينطور نيست كه دوستش نداشته باشيد بلكه رفتار اوست كه نميتوانيد تحمل كنيد. براي اينكه فرزندتان اعتمادبهنفس سالمي داشته باشد، بايد بداند كه تحت هر شرايطي او را دوست داريد. با گرفتن محبتتان از بچه نميتوانيد به او انگيزه دهيد.
هم مهربان باشيد هم قاطع
تصور كنيد كه به بچه پنج سالهتان گفتهايد كه اگر سر وقت حاضر نشود همانطوري او را بغل كرده و سوار ماشين ميكنيد. به او گفتهايد كه هم ميتواند در ماشين و هم در مهدكودك لباس بپوشد. دقت كنيد كه موقع بغلكردنش، با محبت اين كار را بكنيد اما درست سر وقت بدون هيچ بحث اضافه اين كار را بكنيد.
تربيت كردن با هدف
اكثر ما با رويكرد در دست گرفتن كنترل اوضاع فرزندانمان را تربيت ميكنيم. ما دنبال راهحل مناسب هستيم و اين معمولا موجب تو سرخور شدن بچهها ميشود. اما اگر بهعنوان والدين طوري با فرزندمان برخورد كنيد كه احساس كند يك فرد بزرگسال است، بسيار منطقيتر و باملاحظهتر رفتار كردهايم. مثلا اگر فرزندمان را تنبيه بدني كنيم، او خشونت را از ما ياد ميگيرد و وقتي بزرگ شود براي رسيدن به خواستههايش از زور و خشونت استفاده ميكند.
ثابتقدم باشيد و تا آخر راه را دنبال كنيد
اگر با فرزندتان توافق كردهايد كه وقتي وارد مغازه شديد نميتواند شكلات بخرد، به هيچ عنوان با گريه كردن و التماسهايش زيربار نرويد. با اين روش فرزندتان ياد ميگيرد كه به حرف شما احترام بگذارد.
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها : فرزندان مان, تربیت, اعتماد بنفس, 10راه حل, مشاجره, ,